کبوتر آستان رضوی

فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ (النساء/ 84)  رفیق نیمه راه زیاد است. از آن هایی که مواقع حساس جا می زنند و تنهایت می گذارند. چون گاهی علاوه بر دشمنانت، علاوه بر آن هایی که هیچ وقت روی بودنشان حساب باز نکرده بودی، برخی از کسانی که نیم نگاهی به بودنشان داشتی و امیدوار به حضورشان بودی هم پشتت را خالی می کنند. فرمود: در راه خدا پیکار کن. مومنین را کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

هرچه قدر هم که این دو روز تلنگر زده باشد خدا به هوش آورده باشد مرا باز هم نمی شود گفت این هفته، هفته ی بدی نبود.  دو روز پیش یک رفیقم تصادف کرد پایش را بریدند! آن یکی هم که همراهش بود فوت کرد!  امروز صبح هم یک رفیق دیگرم از کوه سقوط کرد و در جا از دنیا رفت... این دو روز فقط خودم را گذاشتم جای آن ها عکس خودم را گذاشتم جای عکس روی اعلامیشان راستی راستی هیچ جوره آماده نیستم خدا... آماده نبودن یک طرف، بدبار بودن یک طرف!   -دوست داشتید فاتحه ای برایشان بخوانید. کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

نکند فکرکنی من عوض شده ام یا سلیقه ام تغییر کرده است. نه! من هنوز همانم. همان که سکوت را همیشه ترجیح می داده است به حرف زدن و کم حرف زدن را به حرف زدن های زیاد. من هنوز همانم که پست های کوتاه را بیشتر دوست می دارد تا پست های بلند. امّا با اینهمه، اعتراف می کنم که دوست دارم بعضی وقت ها با بعضی ها ساعت ها بنشینم حرف بزنم و بر خلاف همیشه اصلا هم از حرف زدن های طولانی سردرد نگیرم. خسته نشوم. اعتراف می کنم که تو از آن هایی هستی که دوست دارم تمام حرف هایم را، تمام دردهایم را برایت بگویم و هی اشک بریزم و میان تمام اشک ها و حرف هایم برسم به این جمله که "یا رفیق من لا کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

بهجت عارفان از سلوک گفته بود. گفته بود که اگر انسان بخواهد در مسیر خدا قرار بگیرد، در و دیوار نیز برایش معلّم اخلاق می شود. تجربه را که چاشنی حرف شیخ محمّدتقی بهجت کنید، روشن خواهد شد که می شود مسیر خدا را انتخاب نکرد و خدایی شدن را نخواست، آنوقت شب قدر را هم از دست داد! امیر علیه السلام فرمود: عبادت کنندگان سه دسته اند. سه شب پیش رو، واژه ی "شب قدری ها" را جایگزین "عبادت کنندگان" کنید. آنوقت بخوانید که شب قدری ها سه دسته اند: ۱. عدّه ای که خدا را به امید بخشش می پرستند؛ این پرستش، پرستش بازرگانان است! ۲. گروهی او را از روی ترس عبادت می کنند؛ این عبادت امّ کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

گفت: اینهمه راه را آمده ام تا از زیانتان نصیحت بشنوم!

 

بهجت عارفان سر بلند کرد؛ نگاه انداخت؛ سه بار زد بر کف پایش.

گفت: نفهمیدم حاج آقا! می شود واضح تر...؟!

فرمود: آنچه را که می دانی زیر پا مگذار. آنچه را که می دانی...

کبوتر آستان رضوی...

تمام پیاده رفتن هایت تا درب مدرسه. تمام حرص خوردن های سر کلاس. تمام گلو درد گرفتن هایت. تمام ادا اطوار در آوردن هایت را حتی. همه اش را بگذار کنار. بگذار کنار و به یاد بیاور وقتی را که دخترک هشت، نه ساله دوان دوان آمد سراغت؛ - حاج آقا! من یک خواهر بزرگ تر دارم. چی کار می تونم بکنم اون هم مثه من نماز بخونه؟! - به خواهرت احترام کن عزیزم. ببیند خواهرش از وقتی نماز خوانده مهربان تر شده، رویش اثر می گذارد. به یاد بیاور وقتی را که دخترک لبخند زد و گفت: اهوم... فهمیدم...   همیشه این دخترک ها را که توی چادر نماز می دیدم، بیش از هرچیز یاد قول رسول خدا(صلوات الله علیه)می افتا کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

پیرومیا، کراسولا، کالانکویه، پوتوس... اسم گل های خانه ماست. گل های مان اسم های چغر و سختی دارند. روزی که گل ها را خریدم، اسم شان را نابلد بودم و چنان محو زیبایی شان شده بودم که حتی فراموش کردم بپرسم. بعدها آن قدر به این در و آن در زدم، آن قدر پرس و جو کردم تا اسم شان را فهمیدم. هرچه قدر که فهمیدن اسم ها سخت بود، حفظ کردن شان بیشتر. با مشقت فراوان و گذشت زمان توانستم حفظ شان هم کنم. حالا این اسم ها علی رغم ناخوش آهنگ بودن شان، برایم خیلی عزیز و دوست داشتنی هستند. چون صاحبان اسم ها را پیش از دانستن اسم ها دیده و پسندیده بودم. اما اگر گل ها را ندیده بودم و فروشنده کبوتر آستان رضوی...ادامه مطلب

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (الانبیا/ 41)      

میان همه ی ریشخند ها، رسولش را آرام کرد. فرمود: یک وقت اندوهگین نشوی، یک وقت فکرنکنی فقط تویی که مورد استهزا قرار گرفته ای. نه؛ رسولان قبل از تو را هم استهزا می کردند. به یاد داری با استهزا کنندگان قبلی چه کردم؟ سرنوشت این ها هم همان می شود.

 

کبوتر آستان رضوی...

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (العنکبوت/ 2)

بین خوش بینی با ساده لوحی فرق است. ساده لوحی یعنی، روی حرف و عمل کسی که امتحان پس نداده حساب باز کنی. فرمود: آیا پنداشته اید همین که اظهار ایمان کردید رهایتان می کنم؟ نه... روی اظهارات آدم امتحان پس نداده حساب باز نمی کنم. بلکه او را می آزمایم تا روشن شود در عمل هم همینگونه است یا نه. تا روشن شود راست می گوید یا دروغ.

کبوتر آستان رضوی...